نگاهی به سیاره های کهکشان خیلی خیلی دور

  • ۱۹:۲۸

سیاره های مرکزی (Core Worlds)
کروسانت، ششمین سیاره از منظومه 11 سیاره‌ای کروسانت است که با چهار قمر به نام‌های Centax 1–3 و Hesperidium، به دور ستاره‌ی کروسانت پرایم می‌چرخد.


این سیاره محل تولد انسان‌ها و گسترش فرهنگ، تکنولوژی و آموزش به سایر نقاط کهکشان است. کروسانت نقطه صفر مختصات و مرکز کهکشان در نظر گرفته می‌شود و با جمعیت بیش از یک تریلیون نفر، به دلیل موقعیت و اهمیت سیاسی و تجاری در طول تاریخ پایتخت حکومت‌هایی همچون جمهوری کهکشانی و امپراتوری کهکشانی بوده است.
این سیاره از فضا به شکل یک گوی درخشان دیده می‌شود که برای همه آسایش و خوشبختی به همراه دارد. درخششی به خاطر رقص نور برج‌های درخشان در طبقات بالا که خانه شهروندان ثروتمند است. اما در زیر این پوشش، جهانشهر کروسانت هزاران مرحله نزول کرده و به جهانی بی ارزش، خطرناک و محروم از نور خورشید تبدیل می‌شود. دنیای زیرین کروسانت، نامی است که برای توصیف طبقات پایینی این جهانشهر استفاده می‌شود. مکانی که نور خورشید به ندرت یافت می‌شود و تبهکاران یک خطر همیشگی هستند. کاباره، میخانه و کازینو در دنیای زیرین رایج هستند. مردم طبقات پایین با چراغ‌هایی که این مکان را صرف نظر از زمان روز روشن می‌کنند؛ به زندگی ادامه می‌دهند. در دنیای زیرین، زمانی که قاتلان و دزدان در گوشه‌های تاریک برای شکار کمین کرده‌اند طعمه‌ها در خیابان قدم می‌زنند. سناتورها و شوالیه‌های جدای به ندرت به طبقات پایین سفر می‌کنند. مگر زمانی که برای این کار دلیل خوبی داشته باشند.
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این سیاره، پوشیده شدن با آسمان خراش‌های بلندی است که ارتفاع آن‌ها به 6000 متر نیز می‌رسد. جهانشهر کروسانت به مناطق مختلفی تقسیم شده که می‌توان به مناطق مالی، صنعتی، ناحیه فدرال و ناحیه سنا اشاره کرد.
آسمان کروسانت پر از ترافیک هوایی بی پایان است. بیشتر مسیرهای هوایی، توسط وسایلی که به صورت از پیش برنامه ریزی شده حرکت می‌کنند؛ دارای هدایت خودکار است. تا امکان تصادف را به حداقل برساند. سفینه‌های مسافربری بزرگ در مسیرهای هوایی بالاتر حرکت می‌کنند درحالی که تاکسی‌های هوایی کوچکتر این مسیرها را دور می‌زنند تا مسافران خود را مستقیم به مقصد برسانند.
حتی در تاریکی شب، کروسانت همچنان با روشنایی چراغ‌ها و مسیرهای ترافیک زنده است.
یک منطقه بزرگ و صنعتی در شهر کهکشانی، “The Works” نام دارد که به عنوان یکی از اصلی ترین منابع تولید برای قطعات سفینه، درویدهای معمار و مصالح ساختمانی شناخته می‌شود. قرن‌ها پیش، افزایش هزینه بالا در کروسانت، کارخانه‌دارها را مجبور به تغییر مکان پروژه‌های خود به تاسیسات خارج از سیاره کرد. اکنون این منطقه بیشتر از ساختمان‌های بلند فرسوده و انبارهای خالی تشکیل شده است که مکان جمع شدن تبهکاران است.
ساختمان هرمی خاص در طبقه بالای کروسانت، که اغلب به خاطر راس ویژه‌ی پنج منار آن شناخته می‌شود. از اماکن مهم کروسانت است. پس از احیا محفل جدای در 1000 سال قبل، معبد جدای، خانه این محفل در کروسانت بوده است. این معبد از بخش آموزشی و بخش صومعه تشکیل شده است و شامل تاسیساتی برای تمرین و تفکر، خوابگاه، مرکز پزشکی و آرشیوی است که حاوی اطلاعاتی از سرتاسر کهکشان می‌باشد.
این ساختمان پس از تبدیل جمهوری به امپراتوری، به اقامتگاه امپراتور پالپاتین بدل گشت.
تالار سنای کهکشانی، قلب فعالیت‌های سیاسی و از دیگر اماکن مهم این سیاره است. منطقه بزرگی که با ۱۰۲۴ پاد که در دایره‌های هم مرکز صف بسته‌اند شناخته می‌شود. هر پاد محل حضور نمایندگان یک سیاره مهم، منطقه یا بخش سیاسی است. پادها شامل یک دستگاه ضد جاذبه است و هرگاه یک سیاستمدار مایل به سخنرانی باشد، پاد از دیوار جدا شده و وارد فضای باز تالار می‌شود. تالار سنا دارای میکروفون‌های معلق و مترجم خودکار است. مرکز این تالار محل جایگاه صدراعظم است. صدراعظم معمولا همراه با معاون خود و یک مقام اجرایی ارشد حاضر می‌شود و صحبت‌های تمام نماینده‌ها را می‌شنود.
ساختمان اداری سنا، مکان اقامت نمایندگان است و دفتر صدراعظم نیز در این بخش قرار دارد. تاسیسات فرودگاه به طور مستقیم در کنار ساختمان سنا قرار دارد و به سناتورها و مهمانان اجازه می‌دهد تا آزادانه رفت و آمد کنند. گاردهای سنا، امنیت سناتورها را در این بخش تامین می‌کنند.
آلدران، سیاره‌ای بدون ماه و یکی از زیباترین سیاره‌های کهکشان محسوب می‌شود. این سیاره دارای علفزارها با گل‌های وحشی خالدار و کوهستان‌های باستانی پوشیده از برف است.
شهرهای آلدران به نوعی طراحی شده‌اند تا زیبایی این سیاره را حفظ کرده و به آن آسیبی نرسانند. در کنار آن، شهرها به عنوان مراکز فرهنگی و آموزشی، برای مردم این سیاره ارزش بالایی دارند.
در دوران جمهوری، آلدران سیاره تاثیر گذاری در رویداد‌های کهکشانی بود. ملکه این سیاره، بریها اورگانا با سناتور جدید آن بیل اورگانا ازدواج می‌کند. آن‌ها دوستان صمیمی سناتور مان ماثما و پدمه آمیدالا بودند. نزدیک به پایان جنگ‌های کلون، بیل اورگانا همراه با دو سناتور دیگر، شروع به مخالفت در برابر قدرت رو به افزایش پالپاتین کردند. پس از تشکیل امپراتوری، بیل به جدای‌های فراری کمک می‌کند و همراه با بریها، دختر تازه متولد شده پدمه، لیا را به فرزندی خود قبول می‌کنند.
بیل و بریها آلدران را در طبیعت صلح طلب خود حفظ کردند ولی سرانجام پذیرفتند که درگیری نظامی، تنها راه متوقف کردن امپراتوری است. آن‌ها نقش بزرگی در شکل گیری اتحاد شورشی ایفا کردند. میزبانی از طرفداران شورشیان، متحد کردن تعداد زیادی از گروه‌های شورشی و تامین هزینه آن‌ها بخشی از اقداماتشان بود.
آن‌ها تلاش کردند تا عضویت خود در یک سازمان غیر قانونی را انکار کنند. قبل از نبرد اسکاریف، بیل به آلدران بازمی‌گردد تا مردمش را برای نبرد آماده کند‌. ولی گرند ماف تارکین، به دلیل حضور لیا به عنوان زندانی، آلدران را برای هدف ابرسلاحش انتخاب می‌کند. دث استار، این سیاره را نابود کرده و بیل و بریها به همراه میلیاردها نفر کشته می‌شوند. تنها میدانی شهاب سنگی به عنوان گورستان آلدرانی‌ها از این سیاره باقی می‌ماند. امپراتوری تا زمان شکستش در نبرد اندور این منطقه را محاصره می‌کند. مدت کوتاهی بعد، ناوگان کوچکی از مردم آلدران، شامل کسانی که هنگام نابودی سیاره خارج از آن بودند. در میان شهاب سنگ‌ها به دنبال باقی مانده سیاره خود می‌گشتند. به کمک لیا، آن‌ها با استفاده از قطعات دث استار، یک ایستگاه فضایی جدید را به عنوان خانه خود در آن مکان ساختند و آن را آلدران جدید نامیدند.
مردم کورلیا، کاوشگران افسانه‌ای هستند‌. در سال‌های اولیه تاریخ این سیاره، ماجراجویان، شروع به سفر در دریاها کردند تا قاره‌ای جدید کشف کنند یا ماهیگیری کرده و آن‌ها را در بندرگاه شهر کورونت (Coronet) بفروشند. و این کار تا بحال نیز ادامه دارد.
کارخانه‌های سفینه سازی کورلیا، جنگنده‌ها، سفینه‌های بزرگ و باربرهای تجاری معروفی می‌سازند. با استفاده از این سفینه‌ها، کورلیایی‌ها به سایر نقاط کهکشان سفر کردند و دنیاهای بیشماری را تحت استعمار خود درآوردند. پس از تشکیل امپراتوری، کارخانه‌های این سیاره، به تولید کننده تای فایترها، استاردسترویرها و سایر سلاح‌های جنگی تبدیل شد.
شهرهای ساحلی کورلیا، کاربردهای متنوعی دارند. بندر، مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی در پلتفرم‌هایی به نام پیل قرار دارند. که توسط پل‌ها با هم در ارتباط هستند. تمام سفرهای نظامی، تجاری و شخصی توسط ایستگاه فضایی کورونت انجام می‌گیرد. در این مکان، آژانس امنیتی، مهاجران را با سازمان امنیت امپراتوری هماهنگ می‌کند. مامورها با دقت مسافران را بررسی می‌کنند تا مطمئن شوند آن‌ها مجوز عبور امپراتوری را دارند.
کسانی که یک رابط مهم ندارند. و یا با خانواده‌های قدرتمند تولیدکنندگان صنعتی در ارتباط نیستند؛ تمام عمر خود را در آرزوی ترک کردن کورلیا، برای داشتن یک زندگی خوب سپری می‌کنند.
انکسس، دنیایی جنگلی و محل یکی از شیپ یاردهای مهم جمهوری در طول جنگ‌های کلون بود که توسط ارتش جدایی طلبان به رهبری ادمیرال ترنچ مورد حمله قرار گرفت. این قلعه نظامی بعدها به پایگاه عملیاتی بدبچ تبدیل شد و توانستند با استراتژی نبرد کاپیتان رکس، جدایی طلبان را شکست دهند.
ادامه داشتن جنگ در طول سال‌ها در نهایت باعث ویرانی این سیاره شد.
کوات، سیاره‌ای صنعتی و حیاتی بوده و به دلیل داشتن کارخانه‌های سفینه سازی کوات درایو یارد و شیپ یارد بزرگش معروف است. این سیاره قابل سکونت که از خشکی، آب و ابر تشکیل شده، بر خلاف سیارات دیگر، یک حلقه عظیم مصنوعی دارد که در استوای سیاره قرار گرفته و محل شیپ یارد افسانه‌ای کوات است. این حلقه برای شهروندان کهکشان، به عنوان یک داربست عظیم به نظر می‌رسید که به مناطق مسکونی و ماشین آلات عظیم متصل است. در داخل حلقه، اسکلت سفینه‌ها و سایر وسایل قرار داشتند. حلقه کوات، مساحت مسکونی کمتر از سیصد هزار کیلومتر مربع داشت. به دلیل اهمیت این سیاره، کوات دارای خط دفاعی غیرقابل نفوذ بود. و توسط پایگاه زمینی به همراه ناوگان عظیم امپراتوری محافظت می‌شد.
در دوران جمهوری کهکشانی، سفینه‌ها و سایر تجهیزات لازم به خصوص در دوران جنگ‌های کلون توسط کارخانه کوات ساخته می‌شد. پس از ظهور امپراتوری، کوات محل ساخت سفینه‌های اصلی امپراتوری و مکانی استراتژیک برای آن بود. پس از نابودی دث استار، شیپ یارد کوات توسط اتحاد شورشی مورد حمله قرار گرفت. با این حال، کوات تا پایان جنگ به تولید سفینه برای امپراتوری ادامه داد. در نهایت این سیاره بطور رسمی به جمهوری جدید پیوست.
چاندریلا، سیاره‌ای کوچک با دریاهای آرام و تپه‌های گرد است. پایتخت این سیاره، شهر هانا، محل قرار گیری سنای کهکشانی در چند ماه پس از نبرد اندور بود. سناتور مان ماثما، در چاندریلا متولد شد و در دوران جمهوری نماینده آن در سنای کهکشانی بود. چاندریلا یکی از اهداف امپراتور پالپاتین برای نابودی با دث استار دو بود. بن سولو، فرزند هان و لیا در این سیاره متولد شد.
هازنین پرایم، جهانی بود که با شهرهای زیبا و سازه‌های بلند پوشیده شده. این دنیا قطبی برای سیاست، تجارت و آموزش با مجتمع‌های خرید پراکنده، موزه‌ها و دانشگاه هاست. این سیاره پایتخت موقت جمهوری جدید بود. برخلاف جمهوری قدیم و امپراتوری، جمهوری جدید در کروسانت مستقر نشد. پایتخت آن‌ها بر اساس انتخابات دموکراتیک انتخاب می‌شد. در زمان کمپین لیا در این سیاره برای انتخاب اولین صدراعظم، هویت واقعی خانواده او لو رفت و لیا برای همیشه از سیاست خارج شده و شروع به تشکیل گروه مقاومت کرد.
منظومه هازنین سرانجام توسط محفل یکم بطور کامل نابود شد و سرنوشتی غیرقابل تصور برای جمهوری جدید رقم زد.
پیلیو، سیاره‌ای دور افتاده و آبی در حاشیه منظومه جیناتا است. یک صخره مرجانی عظیم در سطح سیاره کشیده شده. تعداد بیشماری از موجودات دریایی در اقیانوس‌های آن زندگی می‌کنند. فسیل‌های باستانی، نژادهای غیرعادی، و رازهای دیگر در غارهای مرجانی عمیق مخفی شده‌اند. پیلیو منبع غذایی اصلی منظومه جیناتا بود و دو شرکت ماهیگیری ناتولان و مان کالاماری، بر سر منابع این سیاره در جدال هستند. امپراتور پالپاتین، رصدخانه‌ای در این سیاره ساخته بود که در طی جنگ داخلی، لوک اسکای واکر از آن بازدید کرد.
واردوس، سیاره‌ای در منظومه جیناتا و محل زندگی گریک و ایدن ورسیو بود. از این سیاره به عنوان آرمانشهر امپراتوری یاد می‌شد. وفاداری مردم این سیاره، حتی نژادهای دیگر به امپراتوری قابل توجه بود. مدرسه‌های نظامی امپراتوری در این سیاره وجود داشتند. ایدن ورسیو، در سنین جوانی در این مدارس شرکت کرد و با درجه عالی از آن فارغ التحصیل شد.
در دوره امپراتوری، گریک ورسیو با پیوستن به امپراتوری، سیاره خود را عضو امپراتوری کرد. به خاطر این کار، از او به عنوان قهرمان یاد شد و مجسمه آن در شهر ساخته شد. پس از نابودی دث استار دو، برنامه امپراتور تحت عنوان عملیات سیندار آغاز شد. ماهواره‌هایی فعال شدند و اختلال آب و هوایی در سیاره ایجاد کردند. پس از عملیات سیندار، این سیاره خالی از سکنه شد و شهرهای بزرگ آن متروکه شدند.
مستعمره‌ها (Colonies)
کِیتو نمودیا، به خاطر شهرهای اتصالی شهرت دارد و قرارگاه اتحادیه تجار است. در طول جنگ‌های کلون، پلوکون حین اجرای فرمان ۶۶ توسط یکی از خلبانانش در این سیاره کشته شد. در ادامه‌ی جنگ، بسیاری از دارایی‌های این سیاره طی فروپاشی اتحادیه تجار از بین رفت. در نتیجه مردم این سیاره تلاش کردند تا خزانه‌های خالی و به طور باورنکردنی امن خود را اجاره دهند.
مدتی بعد، ماجراجوی کهکشانی، لور سن تکا زمانی که تلاش می‌کند تا وارد یکی از خزانه‌ها شود دستگیر می‌شود اما سرانجام توسط رهبر مقاومت، ژنرال لیا اورگانا و نیروهایش نجات پیدا می‌کند.
سطح تاریک فاندور توسط خطوط و دایره‌های درخشان به هم متصل روشن می‌شود. در سال‌های آخر جمهوری کهکشانی، یکی از مهم ترین بخش‌های اقتصاد سیاره ایرایدو، حمل لومیت به فاندور از طریق مالاستر بود. کنت دوکو، رهبر کنفدراسیون منظومه‌های جدایی طلب، سعی داشت تا فاندور به کنفدراسیون ملحق شود. تا فرماندار ایرایدو، تارکین را متقاعد کند به جدایی طلبان بپیوندد. تارکین تردید داشت که مردم این سیاره حاضر باشند جدایی طلبان را قبول کنند. و گمان کرد که ممکن است کنفدراسیون با قدرت نظامی این سیاره را تسخیر کند. تارکین سر انجام پیشنهاد را رد کرد و به جمهوری پیوست و در طول جنگ پیروزی‌های زیادی به دست آورد.
با تشکیل امپراتوری، فاندور به یکی از مراکز مهم کارخانجات تبدیل شد. با شیپ یاردهای بزرگی که با کوات و اسکاریف برابری می‌کرد. فاندور به محل زندگی شهروندان، دانشمندان و افسران وفادار امپراتوری تبدیل شد. شیپ یاردهای آن برای تحقیقات امپراتوری و گسترش تکنولوژی قدیمی استفاده می‌شد. پس از نبرد اندور، عملیاتی تحت عنوان سیندار در این سیاره رخ داد که باعث ایجاد اختلالات آب و هوایی شد. و شیپ یاردها مورد حمله اتحاد شورشی قرار گرفت. قبل از نبرد جاکو، نبرد دیگری بین امپراتوری و جمهوری جدید شکل گرفت که منجر به شکست امپراتوری شد.
مقاومت به دنبال کمک، به این سیاره سفر کرد اما موفق نشد. مدتی بعد، محفل یکم کنترل شیپ یاردها را به دست گرفت تا مطمئن شود مقاومت از آن استفاده نمی‌کند.
باردوتا، مکان حکومت معنوی عارفان صلح طلبی به نام استادان داگوین است. به دلیل تجربه بد آن‌ها نسبت به اقدام جدای‌ها برای انتقال کودکان به کروسانت، مردم این سیاره نسبت به محفل جدای بی اعتماد شدند.
فضای دست نخورده (Wild Space)
لیرا سان، محل زندگی اجدادی مردم لاسات است. این سیاره پشت یک خوشه ستاره‌ای منفجر شده قرار دارد و در نقشه‌های ستاره‌ای یافت نمی‌شود. بخشی از جمعیت سیاره، آن را هزاران سال قبل ترک کردند. و در لاسان ساکن شدند. آن‌ها تمام اطلاعات خود از لیرا سان را از دست دادند. بر اساس یک پیشگویی رمزآلود، آن‌ها روزی به زادگاه خود باز می‌گردند.
امپراتوری سطح این سیاره را سوزاند و لاسات‌های کمی موفق به فرار شدند. زب اورلیوس و تیم گوست، موفق شدند نجات یافتگان پناهنده را پیدا کنند و بر اساس پیشگویی، آن‌ها را به دنیای اجدادی خود بازگردانند.
کمربند درونی (Inner Rim)
جاکو، سیاره‌ی گرمای سوزان و زباله‌های سوخته است. با وجود این وضعیت ناگوار، زندگی در این سیاره در جریان بوده و نژادهایی مانند تیدو در این سیاره ساکن هستند. همچنین موجودات غیر هوشمندی همچون کرم‌های شب در جاکو وجود دارند که در تونل‌های زیرزمینی زندگی می‌کنند و شکار خود را از سطح زمین می‌گیرند.
این بیابان سوزان، زمانی دنیایی جنگلی و دریاهایی پر از شکل‌های گوناگون زندگی بود. اما به دلیل رویدادهای تحولی عظیم تبدیل به کره‌ای خشک و بی ثمر شد. امپراتور پالپاتین باور داشت که عتیقه‌های باستانی مفهوم مرموزی دارند. در نتیجه او دستور انجام یک ماموریت باستان شناسی داد. این مکان به یک رصدخانه امپراتوری تبدیل شد که محل تاسیسات سلاح سازی، پایگاه تحقیقاتی و نقشه‌ مسیرهای ناوبری مخفی مناطق ناشناخته بود. در پایان جنگ داخلی، جمهوری جدید، نیروهای امپراتوری را به همراه رصدخانه نابود می‌کند. بخشی از نیروهای امپراتوری به مناطق ناشناخته فرار می‌کنند ولی با پایان جنگ، امپراتوری از عواقب شکست رنج می‌برد.
زاهدهای مذهبی، حضور تاریخی در جاکو داشته‌اند. روستای تانول، اجتماعی از پیروان نیرو است. کاووشگر و مسافر معروف، لور سن تکا در این روستا ساکن شد. او در یک دیدار با پو دمرون، نقشه محل لوک اسکای واکر را به مقاومت داد. این روستا طی حمله محفل یکم ویران شد و مردم آن به قتل رسیدند.
پس از نبرد جاکو، هاتی سودجو به نام نیما، پایگاهی از فلزات بازیافتی و موادی از بسیاری از سفینه‌ها می‌سازد و آن را به یکی از پرجمعیت ترین پایگاه‌های جاکو تبدیل می‌کند. ری، یکی از زباله گردهایی بود که در استاردسترویرهای قدیمی به دنبال قطعات فلزی بود و آن‌ها را به ازای غذا به این پایگاه می‌آورد.
مناطق گسترش یافته (Expansion Regions)
سیاره خطرناک آمبارا، به نام «جهان سایه» معروف است. علت این نام، نور خورشید بسیار کمی‌ست که به سطح این سیاره می‌رسد. نژاد شبه انسانی در این سیاره زندگی می‌کنند که به خاطر تکنولوژی پیشرفته خود معروف هستند. در جنگ‌های کلون، آمبارا از جمهوری جدا شد. پس از به قتل رسیدن سناتور این سیاره، می دیچی، جمهوری تصمیم گرفت تا به این سیاره حمله کرده و آن را پس بگیرد. در دوره امپراتوری، این سیاره کاملا تسلیم شد و زیر نظر قوانین آن سقوط کرد.
در طول جنگ‌های کلون، ارتش جدایی طلبان مایل به استفاده از منابع معدنی غنی میمبان بود. یک تیم از کلون تروپرها، به مردم میمبان آموزش دادند تا برای آزادی خود بجنگند. پس از تبدیل جمهوری به امپراتوری، این سیاره، از جنگل‌های انبوه خود خالی گشت. و پروژه‌های معدن کاری آغاز شد.
در نتیجه، اتمسفر آلوده شده و نمای سیاره به لجنزار بدل گشت. مردم میمبان، از خانه‌های زیرزمینی خود قیام کردند و برای آزاد کردن دنیای ویران شده با امپراتوری جنگیدند.
حلقه‌ی کفرین، یک کلونی معدنی سابق و یک مکان بازرگانی در محل اتصال کانال تجاری ریما و مسیر انحرافی Bioxاست. این مکان، توسط سرمایه گذاران ثروتمندی تاسیس شد که متوجه منابع کم کانه‌های با ارزش این شهاب سنگ‌ها نشده بودند و فعالیت اقتصادی آن‌ها ورشکسته شد. این حلقه به دو شهاب سنگ متصل است و دارای جامعه گوناگونی از بازرگانان است. با این حال، بسیاری از ساکنان، در آلودگی و کثیفی زندگی می‌کنند.
جهان بیابانی پاسانا، محل زندگی نژاد اکی اکی است. مهم ترین فعالیت اقتصادی در این سیاره کشاورزی بیابانی می‌باشد. اکی اکی بیشتر تکنولوژی‌های پرواز را رد کرد و متفاوت از بقیه جوامع زندگی کردند. بادهای بیابانی، هاگ‌های خطرناکی را پخش می‌کند که همه جا رشد می‌کنند. وضعیت خشک سیاره، باعث می‌شود که بیشتر زمین‌ها صرف تولید محصولات پر بازده شوند. بیشتر کشاورزان از اسکیمرها برای رفتن به مزرعه‌های خود استفاده می‌کنند.
فستیوال اجدادی، رویدادی افسانه‌ای است که هر 42 سال مردم زیادی را از دورا دور این سیاره جمع می‌کند. در این رویداد، دره ممنوعه، توسط پانصدهزار اکی اکی و بیش از 500 نفر از سایر سیاره‌ها پر می‌شود. کمبود رستوران، ترمینال فضایی و هتل باعث می‌شود که افراد کمی به این سیاره سفر کنند. روسای محلی، برای حفظ امنیت، مزدورانی را استخدام می‌کنند. آن‌ها مردم را بازرسی می‌کنند. و دنبال سلاح می‌گردند. روسا نمی‌خواهند درگیر فعالیت‌های کهکشانی شوند ولی می‌خواهند جشن را در امنیت نگه دارند. زیر سطح سیاره، غارهای متعددی وجود دارند که به منابع آب تازه متصل هستند. با این حال، برخی شکارچیان در این غارها یافت می‌شوند.
پس از نبرد اندور، لوک اسکای واکر در ماموریتی به پاسانا سفر می‌کند تا اطلاعات بیشتری درمورد جدای و سیث کشف کند. لندو به او کمک می‌کند تا سفینه اوچی، قاتلی که دنبال عتیقه‌های سیث بود را پیدا کند. سپس لندو برای سال‌ها آن جا مخفی شد.
کمربند میانی (Mid Rim)
نابو، سومین سیاره از منظومه نابو است و دارای سه ماه به نام‌های Ohma-D’un, Onoam و Veruna می‌باشد.
این سیاره یک دنیای کوچک و از نظر جغرافیایی بی‌همتاست که سطح آن از دریاچه‌های باتلاقی، دشت‌های گرد، و تپه‌های سبز تشکیل شده‌. شهرهای رودخانه‌ای آن با یک معماری کلاسیک نمایان می‌شوند. در حالی که سکونتگاه زیر آبی گانگن‌ها، مثالی ناشناخته از تکنولوژی حباب‌های ایستابی است.
یکی از زیباترین چمنزارها و خوش منظرترین آبشارها در نابو، سرزمین دریاچه (Lake Country)، یکی از دور دست ترین مناطق آباد سیاره است و متشکل از یک جمعیت پراکنده می‌باشد که اغلب کشاورز، گله دار، و شیشه‌گر هستند. برخلاف مسیرهای آبی زیرزمینی و غارها، دریاچه‌ها در برابر هیولاهای دریایی در امان هستند.
با نبود یک هسته فلزی در مرکز، سیاره کوچک و باستانی نابو، اجتماعی از قطعه‌های سنگی بزرگ است که توسط شبکه تونل‌ها و غارها به هم متصل‌اند. این شبکه بزرگ آبی، دریاچه‌های باتلاقی بیشماری را در سطح سیاره ایجاد کرده است. گانگن‌های بومی، انتقال‌ دهنده‌های زیردریایی را ساخته‌اند تا از غارها و تونل‌ها عبور کنند. اما اغلب آن‌ها میلی به سفر به مرکز سیاره، که پر از هیولاهای آبی بزرگ و گرسنه است ندارند.
از دیگر بخش‌های مهم نابو، مکان مقدس گانگن‌هاست که یک بنای تاریخی ساخته گذشتگان در شمال باتلاق لیانورم (Lianorm) است. برای نسل‌ها، گانگن‌ها در زمان درگیری یا هنگامی که رهبرشان یک خطر را پیش بینی می‌کرد در این مکان جمع می‌شدند. باقی مانده مجسمه‌های غول پیکر و سرهای یکپارچه که بعضی از آن‌ها توسط ریشه گیاهان قدیمی پوشیده شده است از ویژگی های این مکان است.
پایتخت نابو، ثید (Theed)، در حاشیه یک فلات بزرگ قرار گرفته، جایی که رودخانه سالئو (Solleu)، به شکل یک آبشار زیبا درمی‌آید. شهر توسط آب‌های زیرزمینی که از هسته سیاره سرچشمه می‌گیرند تغذیه می‌شود و رودخانه در اطراف ثید قرار دارد. برای نسل‌ها، تاجران نابو از مسیرهای آبی برای دیدار با گانگن‌ها استفاده می‌کردند. بسیاری از ساختمان‌های شهر، نمایی ستون دار و سقف گنبدی دارند. سبک معماری هماهنگ شهر، نمایانگر فرهنگ صلح آمیز و آداب و رسوم سازندگان و شهروندان است.
در اعماق دریاچه پاونگا، بزرگترین شهر گانگن‌ها، اوتو گانگا (Otoh Gunga) قرار دارد. این شهر مانند یک خوشه درخشان حبابی است و حاصل دستیابی تکنولوژی خاص گانگن‌هاست. گانگن‌ها مواد لازم برای شهرشان را پرورش می‌دهند. و ساختمان ظریف آن متشکل از حباب‌هایی است که از ماده خمیده مقاوم در برابر آب ساخته شده و امکان وجود اتمسفر قابل تنفس را ممکن می‌سازد.
سیاره جنگلی مالاستر، سکونتگاه نژاد داگ می‌باشد. اما انسان‌ها و گرن‌ها نیز به این سیاره مهاجرت کرده‌اند. این سیاره بیشتر به خاطر نبردهای خطرناک و منابع سوخت ارزشمندش شناخته می‌شود. در طول جنگ‌های کلون، ذخایر سوختی مالاستر، باعث ایجاد جنگی بین جمهوری و جدایی طلبان شد. در یک نبرد زمینی عظیم، جمهوری با استفاده از یک بمب الکتروپروتونی، ارتش دروید را از کار انداخت و باعث بیدار شدن و وحشیگری هیولای زیلو شد. جمهوری برای مطالعات بیشتر این هیولا را از مالاستر خارج و به کروسانت منتقل کرد‌.
انسان‌های اولیه آندران برای محافظت در برابر موجوداتی که در جنگل‌ها زندگی می‌کنند. در مکان‌های مستحکم ساکن می‌شدند که در نهایت منجر به ساخت شهرهایی با دیوارهای بزرگ مانند ایزیز، پایتخت آندران شد.
اورد منتل، به دور خورشید آبی خود می‌گردد و محل پایگاه عملیاتی سندیکای جنایتکار، بلک سان است. طی جنگ‌های کلون، جدایی طلبان به این سیاره‌ حمله کردند تا بر اساس نقشه پالپاتین، بین ماول و متحدان بلک سان اختلاف ایجاد کنند. در دوره امپراتوری، کیرا، هاندو اوناکا و IG-88 را در این سیاره دستگیر می‌کند. سال‌ها بعد، لیا، چویی و R2 در این سیاره با ماز کاناتا دیدار می‌کنند و یک شکارچی را دستگیر می‌کنند تا از لباس‌های آن برای نجات هان سولو استفاده کنند.
دنیای جنگلی کاشیک برای سال‌ها جهان مهمی به نمایندگی افراد بالا رتبه سنای کهکشانی بود. ساکنان این سیاره، ووکی‌ها، که به خاطر قدرت و وحشی‌گری شناخته می‌شوند. هنگام نیاز به جنگ، درنگ نمی‌کنند. با این حال، آن‌ها به شدت به صلح و عدالت باور دارند. خانه‌های درختی ووکی‌ها، نشانگر اصول قوی و دیدگاه هنرمندانه آن‌ها و در عین حال فرهنگشان در احترام به طبیعت است.
شهرهای کاشیک، بالای درختان عظیم ساخته شده. معماری آن‌ها آمیخته با زیبایی پوشش گیاهی است. یکی از این شهرها، کاچیرو (Kachirho) نام دارد. کاچیرو شهری ساحلی است که در اطراف تنه درختان عظیم قرار گرفته و نزدیک جزایر واوات قرار دارد. وسایل پرواز ووکی‌ها ظاهری مانند یک حشره ترسناک دارند. با وجود آنکه ووکی‌ها به اسلحه سازی و زره سازی مشغول‌اند. هر کسی که فکر کند آن‌ها صرفا یک هیولای وحشی هستند بزودی متوجه اشتباهش می‌شود.
کاشیک از نظر تنوع موجودات زنده بسیار غنی است و جنگل های آن محل زندگی گونه هایی چون عنکبوت ویشاک (Wyyyschokk)، شیو (Shyyyo)، اسلیگ (Slyyyg)، مایکال (Mykal)، تک (Tach) و گیاهان وحشی مانند جا (Jaw) و ساوا (Saava) می باشد.
نومیدین پرایم، سیاره‌ای گرمسیری است. این سیاره زیبا، دارای جنگل‌های بارانی و محیطی گرم و راحت برای سکونت انسان‌هاست. این مکان، همچنین مقصدی برای افرادی است که به دنبال استراحت در محیطی طبیعی و پناهگاهی برای قاچاقچیان و افراد بدنام است.
وندور، جهانی دست نخورده و مرزی است که بیشتر به خاطر هوای پاک و منابع دست نخورده‌اش شناخته می‌شود.
جمعیت اندک از ساکنان و معدن کاران در کلبه‌های چوبی کنار کوهستان‌های برفی زندگی می‌کنند. کاشفان و ماجراجویان، برای شروع زندگی جدید و یا فرار از خطر به این سیاره سفر می‌کنند. با این حال، امپراتوری برای دستیابی به خزانه قبیله بانکداری قدیمی، حضورش در این سیاره را زیاد کرد‌.
ووبانی، محل قرار گیری اردوگاه کار امپراتوری است. جایی که زندانیان مشغول استخراج در انبارهای زیرزمینی تیبانا و سایر گازهای با ارزش هستند.
جِدا، قمر متروکه سیاره ناجدا است. سطح آن توسط تپه‌های ماسه سنگی پوشیده شده. به دلیل زمستان‌های مداوم، آب و هوای سیاره سرد ولی قابل تحمل است. به خاطر وجود سیلاب‌های موقتی، بیشتر وادی‌ها و دشت‌ها غیر قابل کشت هستند.
این سیاره دارای منابع غنی کایبر کریستال است و به خاطر آن، جدا، خانه‌ی بسیاری از مذهب‌ها بوده که در شهر مقدس و معبد کایبر جمع می‌شدند. در حقیقت، منابع کایبر، دلیل اصلی تصرف این سیاره توسط امپراتوری بود. پس از نبرد یاوین، اتحاد شورشی به این قمر ویران شده بازگشتند تا متحدان قدیمی را دوباره برگردانند.
شهر جدا که با نام شهر مقدس یا نیجدا نیز شناخته می‌شود در بالای یک وادی قرار دارد. مسافران برای ورود به این شهر باید کوه نوردی خسته کننده‌ای به سمت یکی از دروازه‌های آن داشته باشند. داخل شهر ارکی وجود دارد که آن را به دو بخش جدید و قدیم تقسیم می‌کند. در بخش قدیمی، معبد کایبر که با نام معبد ویلز نیز شناخته می‌شود قرار دارد. این مکان توسط جدای‌های باستانی و کسانی که راه و رسم نیرو را دنبال می‌کردند محافظت شده است. برج هرمی معبد در بالای شهر قرار دارد. در طراحی قلعه ویدر در موستافار نیز از الهامات مشابهی استفاده شد. پس از اشغال شهر توسط امپراتوری، نگهبانان آن اخراج شدند و منابع زیرزمینی کایبر برای ساخت ابرسلاح امپراتوری استخراج شدند. شهر مقدس سر انجام طی آزمایش دث استار نابود شد.
تاکودانا جهانی صلح آمیز و سرسبز است که بین دو مسیر هایپراسپیس Noe ha on و Chalcedon قرار گرفته و به وسیله Biox detour به حلقه کفرین متصل است. تاکودانا یک توقفگاه برای کسانی است که می‌خواهند از مرزهای کهکشانی خارج یا به آن وارد شوند.
این سیاره جمعیت بومی پراکنده کمتر از یک میلیون نفر دارد. بزرگترین شهر آن Andui است. این سیاره درطول درگیری‌های بزرگ بطور طبیعی باقی مانده و برای قرن‌ها هیچ جنگی در آن دیده نشده بود تا اینکه امپراتوری در اواخر جنگ داخلی وارد این سیاره شد.
قلعه ماز کاناتا یکی از مکان‌های امن برای افراد درمانده، تحت تعقیب، مسافر و… است که در این سیاره قرار دارد.
کیجیمی، سیاره‌ای یخ زده و کوهستانی است. آب و هوای سرد آن، همه جا را با برف پوشانده. اتمسفر کیجیمی برای برخی نژادها از جمله انسان قابل تنفس است. این سیاره، هیچ دولت مرکزی ندارد ولی وجود منافع شخصی هرکس، مانع از فروپاشی آن می‌شد.
شهر کیجیمی، محل یک ترمینال فضایی بود که بین کوه‌ها و برف پوشیده شده بود. زوری بلیس، رهبر گروه قاچاقچی، در این شهر زندگی می‌کرد.
پس از فروپاشی امپراتوری، بی قانونی در کهکشان بیداد کرد و جمهوری جدید ضعیف تر از آن بود که بتواند مناطق زیر دست خلافکاران را کنترل کند‌. سقوط امپراتوری بر روی فروش اسپایس نیز اثر گذاشت و رقابت بر سر فروش آن بیشتر شد. در نتیجه قاچاقچیان کیجیمی با مالکان معادن قراردادی امضا کردند تا بتواند به کار خود ادامه دهند.
محفل یکم، حضور زیادی در این سیاره داشت و حکومت نظامی برقرار شده بود و تمام مسیرهای اصلی هایپراسپیس بسته بودند. محفل یکم در جستجوی بچه‌ها بود تا آن‌ها را گرفته و به ارتش خود ملحق کند.
سرانجام محفل یکم، پروتکل 13 را فعال کرد و با تخلیه سربازان خود، این سیاره را توسط ناوشکن زایستن، نابود کرد.
سرزمین‌های کمربند بیرونی (Outer Rim Territories)
دنیای بیابانی تاتوئین، در منظومه دو خورشیدی تاتو قرار دارد و سه قمر آن به نام‌های Guermessa، Ghomrassen و Chenini به دور آن در گردش‌اند.
تاتوئین سیاره‌ای دور افتاده، و تقریبا بدون آب بوده و آب و هوای این سیاره، خشک و دارای زمین سوزان است. پوسته سیلیکاتی سیاره، نور خورشیدهایش را منعکس می‌کند و به طور جالبی، کاشفان قدیمی آن را به اشتباه به عنوان خورشید سوم در نظر می‌گرفتند.
موجودات زنده با ادراک این سیاره شامل زباله گردها مانند جاواها و تاسکن ریدرهای ترسناک است. سایر موجودات مانند اژدهای کریت نیز در این سیاره زندگی می‌کنند.
تاتوئین اغلب توسط هات‌هایی کنترل می‌شد که عملیات مرموزشان، بسیاری از جستجوگران، شکارچیان مزدور و دزدان را به این سیاره بی‌قانون کشانده است.
جمع کننده‌های آب، نه تنها مهم ترین وسیله کارامد برای جمع آوری آب هستند. بلکه اساسی ترین نیاز برای زندگی مهاجران است. برخی از مهاجران، روی چندین دستگاه سرمایه گذاری می‌کنند تا مزرعه رطوبتی خود را تاسیس کنند.
در کنار دریای شنی، شهر موس اسپا (Mos Espa)، با ساختمان‌های کم ارتفاع و دیوارهای گِلی قرار دارد. سقف خانه‌ها برای مقابله با گرمای سوزان خورشیدها به شکل گنبدی ساخته شده. موس اسپا بزرگتر از ترمینال فضایی موس ایزلی (Mos Eisley) است و برای خیابان‌های بزرگ و مغازه‌های زیادش شناخته می‌شود. این شهر همچین دارای مناطق سرگرم کننده مانند زمین مسابقه موس اسپا است که ظرفیت جمع شدن تمام جمعیت شهر را دارد. شهر موس ایزلی نیز پایگاه فضایی اصلی این سیاره محسوب می‌شود و کانتینای موس ایزلی از مکان‌های معروف این شهر است.
جئونوسیس، سیاره‌ای خشک در منظومه جئونوسیس است و ۱۵ قمر و حلقه سیارکی به دور آن می‌چرخند.
این جهان بیابانی، از آسمان قرمز و کوهستان‌های ممنوعه تشکیل شده. جئونوسیس، محل زندگی جئونوسیسی‌ها، نژاد حشره مانندی است که در سراسر کهکشان به دلیل توانایی‌شان در ساخت درویدهای جنگی کشنده مشهور هستند.
جئونوسیس محل کار بر روی ایستگاه فضایی با توانایی نابودی ستاره بود که بعدها با نام دث استار شناخته شد‌. با هدف مخفی نگه داشتن این سلاح، گرند ماف تارکین دستور پاکسازی جئونوسیس را صادر کرد و صد میلیارد موجود زنده قتل عام شد. آخرین بازمانده جئونوسیسی‌ها، از آخرین تخم ملکه در زیرزمین محافظت کرد و نژادش را از انقراض نجات داد.
جئونوسیس ارزش زیادی برای جدایی طلبان داشت. بیشتر به دلیل کارخانه‌های بزرگی که در سطح این سیاره قرار داشت و قادر بود بی‌شمار دروید نظامی در انواع مختلف تولید کند. این کارخانه تقریبا به طور کامل به صورت خودکار عمل می‌کرد و به ندرت ممکن بود به دلیلی خاموش شود. این امنیت، سرعت کار را بالا برده و به جئونوسیسی‌ها اجازه می‌داد تا به هر میزان که ممکن است دروید تولید کنند.
تث، سیاره‌ای جنگلی با دو ماه است که تحت کنترل هات‌ها قرار دارد. پیش از نبرد نابو، کوای گان جین و اوبی وان کنوبی به این سیاره سفر کردند تا جلوی هات‌ها را از دزدیدن کالاهای زراعی جمهوری بگیرند. در طول جنگ‌های کلون، جدایی طلبان در مقابله با جابا، پسر او را می‌دزدند و آن را به قلعه‌ای در تث می‌برند. نیروهای جمهوری، مکان او را پیدا می‌کنند و نبرد تث رخ می‌دهد.
رایلاث، سیاره‌ای بیابانی با دشت‌ها و کوهستان است. توایلک‌ها (Twi’lek)، ساکنان این سیاره هستند. در طول جنگ‌های کلون، اورن فریتا، نماینده این سیاره در سنای کهکشانی بود. پس از تهاجم جدایی طلبان، میس ویندو با همراهی چام سیندولا تلاش کرد تا رایلاث را از چنگال اتحادیه تکنو آزاد کند و پیروز شد.
پس از به قدرت رسیدن امپراتوری، چام سیندولا، حرکت آزادی خواهی رایلاث را آغاز می‌کند. در یک موقعیت، او در کشتن امپراتور و شاگردش دارث ویدر شکست می‌خورد. سال‌ها بعد هرا سیندولا، خانه اجدادی خود را نابود می‌کند تا با پدرش از دست امپراتوری فرار کنند. پس از شکست امپراتوری، رایلاث به جمهوری جدید ملحق نمی‌شود و به دنیایی منزوی تبدیل می‌گردد.
قمر خشک ریشی در منظومه‌ای با همین نام واقع شده و مکان پایگاه نظامی جمهوری در طول جنگ‌های کلون بود. این پایگاه توسط تیم کوچکی از کلون تروپرها کنترل می‌شد. طی حمله به کامینو، ریشی تحت کنترل جدایی طلبان درآمد. سپس یک تیم از کلون‌ها به رهبری کاپیتان رکس و فرمانده کودی، این پایگاه را با از دست دادن شمار زیادی پس گرفتند.
کسل، دنیای بهشتی مخروبه است. نیمی از آن، از معادن اسپایس تشکیل شده. در مقابل، نیمکره دیگر پوشیده از جنگل‌های انبوه و املاک پادشاه و خانواده سلطنتی است. که به طور کامل از معادن نامطلوب، جدا نگه داشته شده‌اند. معادنی که با تلاش برده‌ها، پایدار هستند. اسپایس یک کالای با ارزش است که در دنیای زیرزمینی خرید و فروش می‌شود. یکی از نمایندگی‌های فروش آن، سندیکای پایک است. آن‌ها معادن پزشکی «کسل اسپایس» را به محل تولید مواد مخدر قوی تبدیل کردند‌. و آن را به تمام کهکشان فرستادند. ماده‌ای که در سیاره خودشان، اوبا دیا مصرف می‌شد. امپراتوری بر روی فعالیت‌های این سیاره نظارت داشت. به خصوص پس از دزدی توبایس بکت و تیمش، کنترل امپراتوری شدیدتر شد. سال‌‌ها بعد، هرا سیندولا و تیمش، زندانیان ووکی را که به عنوان برده کار می‌کردند از کسل نجات دادند.
کسل ران، کانالی تجاری است که از مالستروم و خوشه سی‌کلاتا عبور می‌کند. و در سیاره کسل پایان می‌یابد. این مسیر با رادار مشخص می‌شود و پایدار ترین راه بین سنگ‌های چرخنده خطرناک و سیاهچاله ماو است.
اسکیپیو، جهانی پوشیده از برف و یخ، با جنگل‌های کوهستانی و غارهای عظیم است.
این سیاره از دارایی‌های گروه‌های بانکداری درون کهکشانی در برابر هرگونه تهدیدی محافظت می‌کند.
دکار، سیاره ای حلقوی است در فاصله کمی با نابو و کریت قرار دارد. با اینکه تا کنون هیچ زندگی بومی هوشمندی در این سیاره وجود نداشته، دکار زمانی مکان یک تمدن باستانی بوده که از بین رفته و شهرهای بزرگ توسط جنگل‌ها محو شده‌اند. این سیاره مکان یک پایگاه کوچک شورشی در زمان جنگ داخلی بود. و بعدها به پایگاه مقاومت تبدیل شد و سرانجام پس از نبرد استارکیلر با حمله محفل یکم از بین رفت.
ساوارین، سیاره ای کم جمعیت است که سطح خشک آن با تپه های شنی و قله های سنگی پوشیده شده. ساکنان سیاره نزدیک ساحل انبار کوچکی دارند که برای امپراتوری ناشناخته است. در آنجا کواکسیوم را خالص سازی کرده و به گروه‌های محلی می‌فروشند. هنگام قیام مردم یک روستا در برابر طلوع سرخ، این سندیکا زبان مردم را به عنوان مجازات قطع کرد.
سیاره‌ی سرسبز ماریدون، محل زندگی موجودات صلح طلب لورمن و همچنین حیوانات خطرناک است. در طول جنگ‌های کلون، آناکین اسکای واکر به همراه جدای‌ها و کلون تروپرهای همراهش در این سیاره سقوط کردند. جدای‌ها به قبیله لورمن کمک کردند تا در برابر نیروهای جدایی طلب ژنرال لاک دورد و سلاح مرگبارش دفاع کنند. تلاش دوجانبه آن‌ها، منجر به شکست لاک شد.
جهان دورافتاده‌ی باتو، سیاره‌ای سرسبز و روستا نشین است که به عنوان آخرین توقفگاه قبل از ورود به بخش مرموز و خطرناک فضای دست نخورده محسوب می‌شود. باتو مکانی است که کاووشگران، شکارچیان، قاچاقچیان و مکتشفان، وسایل مورد نیاز خود را قبل از سفر یا بازگشتشان تهیه می‌کنند.
اطراف باتو، دست نخورده باقی مانده. با اینکه اغلب محیط آن کشف نشده؛ باتو محل یک پایگاه تجاری قدیمی به نام بلک اسپایر است. پایگاهی که قبل از ظهور سفرهای هایپراسپیس، به بازرگانان خدمت رسانی می‌کرد.
در طول جنگ‌های کلون، آناکین اسکای واکر، در جستجوی پدمه آمیدالا، به باتو سفر کرد و در آنجا با فرمانده ثراون آشنا می‌شود. ثراون در پیدا کردن پدمه به آناکین کمک می‌کند. و متوجه می‌شوند که پدمه یک پایگاه جدایی طلبان را کشف کرده. سال‌ها بعد، امپراتور پالپاتین، دارث ویدر و گرند ادمیرال ثراون را به باتو می‌فرستد تا یک اختلال در نیرو را شناسایی کنند.
در دوران ظهور محفل یکم، به امید پیدا کردن مقاومت پس از فرار از کریت، محفل یکم، یک استاردسترویر را در مدار این سیاره مستقر کرد. یک تیم کوچک زمینی در پایگاه بلک اسپایر گشت زنی می‌کردند. و به دنبال جاسوس‌های مقاومت بودند. خرابه‌های باستانی اطراف پایگاه تجاری، یک قرارگاه مناسب برای مقاومت هنگام آماده شدن برای حمله درست کرده بود.
با وجود حضور محفل یکم و خطر درگیری حتمی، همچنان دوستان و متحدانی مانند هاندو اوناکا در باتو حضور داشتند.
سیاره آبی کستیلون، محل قرار گیری کلاسیس، یک ایستگاه سوختگیری و پایگاه تجاری است. پلتفرم‌های قابل سکونت کوچکتر و سفینه‌های شناور نیز در سطح سیاره پراکنده شده‌اند. نبردهای متعددی در این سیاره رخ داده و سفینه‌ها در اعماق دریا غرق شده‌اند.
کلاسیس، یک انبار سوخت عظیم است که توسط امپراتوری ساخته شده و یکی از اندک پلتفرم‌های باقی مانده در زمان جمهوری جدید است. برای بیش از بیست سال، کلاسیس زیر آب‌های کستیلون فرو رفته بود. رئیس این ایستگاه، امانوئل دوزا، افسر سابق امپراتوری است که همراه دخترش، در برج دوزا ساکن هستند. این پلتفرم توسط اسکادران ایس محافظت می‌شود؛ تیمی از خلبانان حرفه‌ای که در اوقات فراغتشان به مسابقه مشغول هستند.
کلاسیس تنها یک انبار سوخت نیست، این پایگاه ساکنان زیادی دارد که در مغازه هایشان مشغول تجارت هستند.
زمانی که جمهوری جدید، متوجه علاقه محفل یکم به کستیلون می‌شود، رهبران آن، کازودا زیانو را برای ارائه اطلاعات به کاپیتان مقاومت، پو دمرون می‌فرستند. کازودا و پو همکاری می‌کنند و پو، او را به عنوان جاسوس مقاومت در این سیاره مستقر می‌کند.
موستافار، سرزمینی با آسمان خاکستری و مذاب سوزان، یکی از گرمترین محیط‌ها در کهکشان است.
قرار گرفتن این سیاره بین دو غول گازی و کشش جاذبه آن‌ها، باعث تبدیل شدن این مکان به دنیایی جهنمی شده. گونه‌های بومی موستافار در غارها زندگی می‌کنند و با استفاده از زره‌های مقاوم به استخراج مواد ارزشمند سیاره مشغول هستند.
با امید محصول گرفتن از مواد معدنی کمیاب در گدازه‌های سوزان موستافار، اتحادیه تکنو، تاسیسات معدنی با سپر محافظ تاسیس کرد که از ماشین آلات آن‌ها در برابر گرمای شدید محافظت کند.
در طول جنگ‌های کلون، دارث سیدیوس به شکارچی مزدور، کد بین، دستور داد تا کودکان حساس به نیرو را پیدا کرده و در این سیاره مخفی کند. در دوران امپراتوری، امپراتور پالپاتین به دارث ویدر پیشنهاد می‌کند تا کاخ خود را در مکان و طرحی به انتخاب خودش بسازد. ویدر به دلیل ارتباط این سیاره با تاریکی، موستافار را انتخاب کرد. او به کمک ماسکی با داشتن آگاهی یک لرد سیث باستانی و مجسمه ساز به نام مومین و مهندس ارشد خود ساخت قلعه را آغاز کرد.
مومین نقشه‌ای از یک قلعه عالی را طراحی کرده و به ویدر کمک می‌کند تا آن را بسازد. پس از هشت بار تلاش، ویدر سرانجام موفق می‌شود تا با نیمه تاریکی ارتباط برقرار کند. قلعه بر روی غاری در مکان معبد قدیمی سیث بنا شده است. این سیاره همچنین محل زندگی موجود اسرار آمیز به نام چشم باتلاق ژرف بود که از یک راه‌یاب سیث حفاظت می‌کرد.
نور، قمر آبی سیاره موستافار است. این ماه، محل قلعه فوق امنیتی اینکوئیزیترها بود که در زیر آب قرار داشت. در دوره امپراتوری، این قلعه به عنوان مقر اینکوئیزیترها و محل بازداشت جدای‌های دستگیر شده استفاده می‌شد. سرانجام کل کستیس و سیِر جاندا، برای گرفتن هولوکران دزدیده شده موفق شدند به این قلعه نفوذ کنند.
مردم لوثال، قبل از دوران امپراتوری به کار کشاورزی مشغول بودند. کشاورزان، در چمنزارها زراعت می‌کردند و رطوبت هوای سیاره، آب لازم برای رشد محصولات آن‌ها را تامین می‌کرد.
شهرهایی مانند کوثال (Kothal) و جالاث (Jalath)، از سکونتگاه‌های کوچک سیاره هستند و شهروندان آن از نژادهای مختلف تشکیل شده است.
با ورود امپراتوری، همه چیز تغییر کرد. آن ها با تاسیس پایگاه و معدن شروع به استخراج منابع این سیاره کردند. مردم شهرهای کوچک، هیچ سودی از حضور امپراتوری دریافت نکردند. مالکیت زمین‌های آن‌ها گرفته شد و خودشان مجبور به ساخت کارخانه‌ها و کار در معدن شدند. کسانی که با امپراتوری مخالفت می‌کردند زندانی شده یا برای همیشه ناپدید می‌شدند.
در مقابل، مردم پایتخت لوثال، در ابتدای حضور امپراتوری خوشحال بودند. کشاورزان، دولتمردان و حتی مردم عادی بطور قابل قبولی سود بردند. اقتصاد پایتخت گسترش پیدا کرد و فعالیت‌های معدنی دوباره ارزش مواد زیرزمینی را بیشتر کرد. مجتمع امپراتوری در مرکز شهر، محل کار بر روی پروژه مخفی تای دیفندر بود.
معبد جدای لوثال، از مکان‌های مخفی این سیاره در شمال است. این معبد مکانی قدرتمند در نیرو بوده و از منابع کایبر کریستال بشمار می‌رود. این معبد، دروازه ای به دنیای میان جهان‌ها دارد. سرزمینی غیرمادی و اسرار آمیز که از نیرو سرچشمه می‌گیرد و خارج از محدوده فضا زمان است. امپراتور پالپاتین از این مکان آگاه شد. و وریس هایدن را برای حفاری معبد فرستاد تا دروازه ورود به آن را پیدا کند. او دیوارنمایی از کاربران نیروی افسانه‌ای مورتیس پیدا می‌کند ولی موفق به رمزنگاری آن نمی‌شود. سبین رن و ازرا بریجر موفق به باز کردن دروازه شده و ازرا وارد آن می‌شود. در داخل، ازرا مکانی از پورتال‌هایی به سمت رویدادهای مهم نیرو پیدا می‌کند. ازرا، موفق می‌شود آسوکا تانو را در مقابله با دارث ویدر نجات دهد و آن را وارد این مکان کند. آن‌ها با پالپاتین، که در تلاش برای ورود به این مکان بود مقابله می‌کنند و موفق به فرار می‌شوند. بعدها، پالپاتین بخشی از معبد را بازسازی کرده و تلاش می‌کند ازرا را متقاعد کند تا دروازه را باز کند. ولی ازرا مخالفت می‌کند و آن را از بین می‌برد.
اسکاریف جهانی گرمسیری است که دور از سایر سیاره‌های قابل سکونت قرار دارد. جدا بودن آن در کنار وجود منابع سنگ معدن، اسکاریف را به مکانی عالی برای ایجاد تاسیسات سری امپراتوری و کارخانه‌های اسلحه سازی تبدیل کرده است. پس از تغییر مکان دث استار از جئونوسیس، این ابر سلاح برای تکمیل مراحل ساخت تحت نظر سرپرست اورسون کرنیک به این سیاره منتقل شد.
تمام سیاره توسط سپر منحرف کننده محافظت می‌شود و یک دروازه عبور، تنها مسیر ورود به سیاره است. این دروازه توسط توربو لیزرها، اسکادران‌های تای فایتر و چندین استاردسترویر محافظت می‌شود.
سطح سیاره، با مجموعه جزایر آتشفشانی و مرجانی در بر گرفته شده. زندگی زیر آب در این سیاره بسیار متنوع است. بطوری که در تالاب‌ها و جزایر اطراف مجتمع امنیتی امپراتوری، بیش از 1500 گونه ماهی وجود دارد. برخی از این گونه‌ها ترسناک هستند و می‌توانند استورم تروپرها را به داخل آب کشیده و آن‌ها را بخورند. در فواصل دورتر، هیولاهای دریایی وجود دارند که قادرند یک سفینه را به طور کامل ببلعند.
مجتمع امنیتی امپراتوری، در روی چندین جزیره که با انتقال دهنده به هم مرتبط هستند تاسیس شده است. برج سیتادل، بخش مرکزی این مجتمع است و محل نگهداری اطلاعات با ارزش امپراتوری می‌باشد. خزانه برج، تعداد بی شماری از پروژه‌های مهم امپراتوری از جمله دث استار را نگهداری می‌کند. این خزانه، توسط گردان استورم تروپرها و درویدها محافظت می‌شود. پس از وقوع نبرد اسکاریف و دسترسی شورشیان به اطلاعات، سیتادل به دستور گرند ماف تارکین نابود شد.
ایدو، جهانی ناملایم، با طوفان‌های شدید همراه با رعد و برق، تند باد و بارش سیلابی است. نیمکره شمالی دارای صخره‌های بلند سنگی است و به خاطر ناگواری آب و هوا در تاریکی بی‌پایان قرار دارد. پالایشگاه کایبر امپراتوری در نیمکره شمالی مخفی شده است. این آزمایشگاه در بالای دره‌ای پوشیده شده از ابرهای تیره قرار دارد. خوشبختانه، نیمکره جنوبی به اندازه شمالی غیر قابل سکونت نیست و حدود 2.5 میلیون نفر در روستاهای کوچکی زندگی می‌کنند.
هاث، جهانی یخ زده و غیر قابل سکونت است. کوه‌های سنگی، یخچال‌های پیچ در پیچی تولید کرده‌اند و سطح سیاره با دشت‌های وسیع از برف و یخ پوشیده شده. این سیاره با کمربند سیارکی پرخطری احاطه شده و در آن باران شهابی رخ می‌دهد. با این حال، شکل‌های مختلفی از حیات مانند هیولاهای وامپا در این سیاره وجود دارند که در غارهای یخی زندگی می‌کنند.
از فضا، هاث مانند جهانی متروک و بدون اثری از تمدن است که آن را به مکانی ایده آل برای مخفی شدن تبدیل می‌کند. در نتیجه، پس از آنکه امپراتوری از پایگاه عملیاتی یاوین 4 باخبر شد؛ شورشیان هاث را به عنوان مکان مخفی جدید انتخاب کرده و پایگاه اکو را تاسیس کردند. پس از مدتی، امپراتوری از وجود پایگاه اکو باخبر شد و طی نبرد هاث، اتحاد شورشی را مجبور به فرار از این پایگاه کرد.
بسپین، غول گازی سرخ رنگی است که توسط کمربند سیارکی به نام ولسر، از دو سیاره خواهری جدا شده. این سیاره هیچ زمین جامدی ندارد ولی در یکی از لایه‌های بالاتر، اتمسفر قابل سکونت آن دارای هوای قابل تنفس است و این لایه، میزبان تعدادی از شهرهای هوایی، تاسیسات معدنی و شکل‌های خاصی از حیات است. بسپین فرم‌های غیر عادی زیادی از موجودات زنده به عنوان یک سیاره گازی دارد. و آسمان شب توسط موجوداتی پر می‌شود که مانند ستاره چشمک می‌زنند. در اتمسفر زیرین، بلدون‌های عظیم در گروه‌های بزرگ معلق می‌شوند. اندازه آن ها از 0.8 تا 10 کیلومتر متغییر است.
یکی از شهرهای معلق بسپین، شهر ابری است که 5900 کیلومتر بالاتر از هسته سیاره قرار گرفته و اطراف ستونی که در مرکز آن یک راکتور جمع آوری گاز قرار دارد ساخته شده. هسته تو خالی این شهر شامل پره‌هایی است که مکان شناور تاسیسات را حفظ می‌کنند. واحدهای صنعتی اطراف حلقه خارجی شهر، گازهای تیبانا را برای استخراج جمع آوری می‌کنند. گاز کمیاب و با ارزش تیبانا، کاربردهای گسترده‌ای دارد. خواص ضد گرانشی آن در سراسر کهکشان برای انواع وسایل هوایی استفاده می‌شود. این گاز همچنین به عنوان عنصر کلیدی در بعضی بلسترها کاربرد دارد. در برخی سیاره‌ها، تیبانا به عنوان سوخت گرمایشی استفاده می‌شود در حالی که برخی جاهای دیگر به عنوان خنک کننده هایپردرایو کاربرد دارد.
شهر ابری یک مقصد خاص برای مشتریان تجاری و توریست‌های ثروتمندی است که در هتل‌ها و کازینوهای زیبای این شهر اقامت می‌کنند و از غروب دو ساعته افسانه‌ای بسپین لذت می‌برند. مسافران این شهر، اغلب سیاستمدار، افراد مشهور، سرمایه داران، گنگسترها و هر از گاهی افسران رده بالای امپراتوری هستند. جمعیت پنج میلیونی این شهر در طبقات تاسیسات معدنی 16 کیلومتری آن ساکن هستند.
ماه اندور، مکان جنگل‌های معتدل دست نخورده و جوامع اولیه است. ایواک‌ها، بومیان این قمر در کلبه‌های خانوادگی زندگی می‌کنند که بوسیله‌ی تراس‌ها، پله‌ها و پل‌ها به هم متصل هستند. در ماه‌های گرم تابستان، ایواک‌ها به ماهیگیری، شکار و کشاورزی مشغول‌اند.
اندور محل ساخت مخفیانه دث استار دو بود که توسط ژنراتور سپری در این سیاره محافظت می‌شد. با باور به اینکه شورشیان بتوانند این سلاح نابودگر را قبل از اتمام مراحل تولید، نابود کنند؛ ژنرال هان سولو از محاصره امپراتوری عبور کرد و توانستند با کمک ایواک‌ها، پایگاه امپراتوری را نابود کنند. پس از آن، طی حمله ناوگان شورشیان، دث استار دو در آسمان قمر جنگلی اندور نابود شد و پیروزی بزرگی برای شورشیان به دست آمد.
سالیکامای، دنیایی از زمین‌های متنوع، از باتلاق‌های مرطوب گرفته تا بیابان‌های خشک است.
مردم این سیاره تلاش کردند تا از جنگ‌های کلون پیشگیری کنند. یک کلون فراری، در این سیاره با خانواده‌اش به کار کشاورزی مشغول بود. همچنین استاد جدای، استاس آلی (Stass Allie)، توسط کلون‌هایش در این سیاره به قتل رسید.
مندلور، سیاره‌ای با یک ماه به نام کانکوردیا است. قرن‌ها جنگ، این سیاره را به یک بیابان تبدیل کرد. سونداری (Sundari)، پایتخت گنبدی شکل این سیاره می‌باشد که گنبد آن، از شهر در برابر گرمای محیط محافظت می‌کند.
مندلورین‌ها، مردمانی قدرت طلب و جنگجویان بزرگی بودند. حزب جدید مندلورین تحت رهبری داچس ستین کریز، تلاش کرد تا از گذشته خشونت آمیز این سیاره دور شود. در حالی که برخی گروه‌های تروریست مانند دث واچ، خواهان بازگشت مندلور به ریشه‌های جنگ‌آوری‌اش بود. پس از آنکه داچس، بی طرفی مندلور در جنگ‌های کلون را اعلام کرد. دث واچ با کمک ماول کنترل مندلور را به دست می‌گیرد. پس از محاصره مندلور و بازپس گیری آن توسط جمهوری، بو کاتان کریز، به عنوان رهبر معرفی می‌شود‌. او پس از مدت کوتاهی توسط قبیله ساکسون مورد خیانت قرار می‌گیرد. گار ساکسون کنترل سیاره را به دست گرفته و وفاداری خود به امپراتوری را اعلام می‌کند. سال‌ها بعد، قبیله رن و بو کاتان، شورشیان را در برابر قبیله ساکسون رهبری می‌کنند.
داثومیر، جهانی دور افتاده و بی‌طرف است که کمتر کسی دوست دارد تا از آنجا بازدید کند.
این سیاره با نور ترسناک خورشید سرخش روشن می‌شود. قاره‌های آن با جنگل و باتلاق پوشیده شده‌اند. صدها سال قبل از جنگ‌های کلون، نژاد فرامپراث (Fromprath) در این سیاره زندگی می‌کرد‌. تا اینکه نایت سیسترها، گروهی از جادوگران، آن‌ها را مجبور به خروج از سیاره کردند و کنترل سیاره را بدست گرفتند.
از طریق یک قلعه سنگی بزرگ، نایت سیسترها قادر بودند جادوی باستانی را با استفاده از انرژی سیاره کنترل کنند. و توانایی انجام کارهای فراطبیعی داشته باشند که مانند توانایی‌های جدای و سیث بود. علاوه بر آن‌ها، مردان نژاد زابراک که با نام نایت برادر شناخته می‌شوند نیز در این سیاره ساکن هستند. سال‌ها قبل از نبرد یاوین، دارث سیدیوس به داثومیر سفر می‌کند و با نایت سیستری به نام تالزین آشنا می‌شود. او تصمیم می‌گیرد تالزین را به عنوان شاگردش انتخاب کند ولی سیدیوس به او خیانت می‌کند و پسرش ماول را به عنوان شاگردش برمی‌گزیند.
پس از آن، تالزین رهبر نایت سیسترها می‌شود و تلاش می‌کند تا پالپاتین را نابود کند ولی در نهایت با شکست مواجه می‌شود.
رکسوس، طی جنگ‌های کلون، محل پارلمان جدایی طلبان بود. به امید یک نتیجه صلح آمیز در برابر ظلم ناشی از کنفدراسیون منظومه‌های جدایی طلب، پدمه آمیدالا بطور مخفیانه به رکسوس سفر می‌کند تا با دوست قدیمی خود، سناتور سابق جمهوری، مینا بانتری ملاقات کند. پدمه و مینا با هم متحد می‌شوند ولی دوکو قرارداد آن‌ها را می‌شکند.
این سیاره در دوران امپراتوری روزگار سختی سپری کرد که یکی از دلایلش وابستگی به جدایی طلبان بود. با این حال، حاکمان سیاره آن را بطور کامل به امپراتوری تسلیم کردند.
سیاره بنفش رنگ لولا سایو، ممکن است زیبا به نظر برسد. ولی در حقیقت نیمه جنوبی این سیاره از چیزی تشکیل نشده و یک حفره عظیم با قطعات شکسته سطح سیاره است. بیشتر پوسته باقی مانده این سیاره، پر از شکستی و ترک خوردگی است. این جهان ناپایدار، در طول جنگ‌های کلون، توسط جدایی طلبان اداره می‌شد. و مکان سیتادل، زندان نفوذناپذیر بود. این زندان قرن‌ها پیش توسط جمهوری کهکشانی ساخته شد. سیتادل، به گونه‌ای طراحی شده تا از زندانی‌هایی که نگهداری آن‌ها دشوار است مانند جدای‌های یاغی، نگهداری کند‌. در دستان جدایی طلبان نیز سیتادل محل نگهداری مهمترین زندانیان کنفدراسیون بود.
جهان آبی مان کالا، که با نام دَک نیز شناخته می‌شود؛ در منظومه کالاماری قرار گرفته است. این سیاره خانه دو نژاد هوشمند دریایی است: مان کالاماری و کورن. رابطه دوطرفه بین این دو نژاد، سیاره آن‌ها را زیر نظر یک حاکم و یک نماینده در سنا، متحد نگه داشته است.
در دوران امپراتوری، پادشاه لی چار، تحت تاثیر یک جدای مرموز نجات یافته، شورشیان را علیه امپراتوری رهبری می‌کند. این اقدام به سرعت توسط گرند ماف تارکین و دارث ویدر متوقف شده و پادشاه لی چار زندانی می‌شود. سال‌ها بعد، پادشاه بعدی با اعضای اتحاد شورشی ملاقات می‌کند. آن‌ها تلاش می‌کنند تا شاه را قانع کنند ناوگان تجاری مان کالا را در اختیار اتحاد قرار دهد. با مخالفت پادشاه، آن‌ها تلاش می‌کنند تا لی چار را نجات دهند ولی پادشاه سابق کشته می‌شود. آن‌ها آخرین پیام لی چار را به پادشاه می‌فرستند و با پخش آن پیام، امپراتوری او را می‌کشد. اما ناوگان به اتحاد شورشی می‌پیوندد.
دنیای بیابانی ابافار، بیشتر به دلیل داشتن زمین خشک بی پایانی که بطور ناخوشایندی یکنواخت و بی حاصل است شناخته می‌شود.
این سیاره به دلیل ذرات موجود در اتمسفر، ظاهر غیرطبیعی نارنجی رنگ دارد. در بانک اطلاعاتی جمهوری، اشاره شده که فرورفتگی‌های بزرگی در سطح این سیاره وجود دارد.
ساکنان سیاره با کمک فعالیت‌های مهمی مانند استخراج ریدونیم، یک سوخت با ارزش کمیاب زندگی ‌می‌کنند.
کانکورد دان پس از قرن‌ها جنگ مداوم، انفجارهای ویرانگری تحمل کرد که در نهایت، بیشتر نیمکره جنوبی آن را از بین برد.
باقی مانده سیاره، مکان تولد یاغی‌های برجسته‌ای همچون راکو هاردین بود. فن را و حامیان او، این سیاره را در دوران امپراتوری کنترل می‌کردند. پس از اتحاد فن را با شورشیان، گار ساکسون و سوپر کماندوهای امپراتوری، حامیان او را نابود کردند و مکان آن‌ها را به عنوان پایگاه نظامی نیروهای امپراتوری گرفتند.
اتلان، زمانی با دریاهای پهناور پوشیده شده بود. تا اینکه تبخیر شدن آن‌ها، این مکان را به بیابانی وسیع با جنگل‌های مرجانی تبدیل کرد. قابل توجه ترین مرجان‌های موجود، درخت‌های عظیم مرجانی چتردار است. برخی گونه‌های زنده، همچون عنکبوت کریکنا (Krykna) و داکما (Dokma)، می‌توانند زیر گرمای خورشید و بدون استفاده از آب زنده بمانند.
زیر زمین، با داشتن حوزه‌های آب، امکان حضور گونه‌های زیرزمینی را فراهم کرده است. اتلان، محل پایگاه گروه شورشی فونیکس بود. این سیاره، در متون باستانی و افسانه‌ها به عنوان سیاره قابل سکونت یاد شده ولی در نقشه‌های جدید و بانک اطلاعات امپراتوری وجود نداشت.
ملکور، جهانی متروکه است که توسط سیث‌های کهن کنترل می‌شد. نبردی باستانی میان سیث و جدای، باعث ایجاد دگرگونی افسانه‌ای شد که با نام «عذاب ملکور» یاد می‌شود. پس از آن، ورود جدای‌ها به این سیاره ممنوع و اطلاعات آن از آرشیو جدای پاک شد.
زیر سطح سیاره، یک معبد سیث قرار دارد که محل نبرد سیث و جدای در هزاران سال قبل بوده است. در طول درگیری، ابرسلاح داخلی معبد، دچار اختلال شد و نیروهای هر دو طرف را از بین برد. و آن‌ها را به مجسمه‌های سنگی سوخته تبدیل کرد.
دانتوئین، سیاره‌ای جنگلی و سرسبز است. در طول جنگ‌های کلون، استاد جدای، میس ویندو، ارتش جمهوری را در برابر جدایی طلبان رهبری کرد. در دوره امپراتوری، سناتور مان ماثما، ملاقاتی با نمایندگان در مدار این سیاره ترتیب داد که به تشکیل اتحاد شورشی انجامید. این سیاره، محل پایگاه شورشیان بود که پس از استقرار آن‌ها در یاوین 4، متروکه شد.
کرونست، دنیایی سرد اما قابل سکونت است که تحت کنترل حکومت مندلور قرار دارد. بیشتر سال در این سیاره زمستان است اما برخی جنگل‌های داخلی دارای درختان همیشه سبز هستند که مواد ضد یخ طبیعی تولید می‌کنند که به آن‌ها اجازه رشد می‌دهد.
حیات وحش این سیاره، به طور طبیعی با سرما تطبیق دارد. به لطف وجود پوشش انبوه و ذخایر بزرگ آن‌ها، قبیله رن، خانه اجدادی خود را در کرونست بنا کردند.
لامو، سیاره‌ای کوهستانی با دشت‌های جنگلی است که دارای منابع غنی و بارندگی زیاد است. این سیاره، محیطی عالی برای کشاورزی بوده و بیشتر انرژی آن به خصوص در نیمکره شرقی، از سنگ‌های آتشفشانی و فعالیت‌های وابسته به حرارت مرکزی سیاره تامین می‌شود. به دلیل دور بودن از بسیاری از مسیرهای هایپراسپیس، این سیاره تنها توسط تعداد کمی از افراد اشغال شد. جمهوری، شهروندانی که دوست داشتند از خشونت جنگ‌های کلون فرار کنند را به سکونت در این سیاره تشویق می‌کرد. ولی آن‌ها این سیاره را خیلی زود فراموش شدند. این فراموشی، لامو را به مکانی مناسب برای مخفی شدن خانواده ارسو تبدیل کرد.
دگوبا، دنیایی پوشیده از باتلاق‌ها و جنگل‌های متراکم است. این سیاره، فاقد تمدن پیشرفته و تکنولوژی بوده و مورد توجه قرار نمی‌گرفت.
طی جنگ‌های کلون، یودا، صدایی از کوای گان را می‌شنود که از او می‌خواهد به دگوبا سفر کند. هنگام جستجو در دگوبا، یودا باری دیگر صدای کوای گان را می‌شنود. کوای گان، توضیح می‌دهد که این سیاره یکی از خالص ترین مکان‌ها در کهکشان با جلوه‌ای قوی از نیروی زندگی است. در آنجا یودا رویایی می‌بیند که جدای‌ها توسط یک لرد سیث کشته می‌شوند. او متوجه می‌شود پیروزی در برابر سیث در طول جنگ‌های کلون رخ نخواهد داد. وقتی صدراعظم به عنوان سیث ظاهر می‌شود، یودا با او مبارزه می‌کند ولی موفق به شکستش نمی‌شود. او خود را به سیاره دگوبا تبعید کرده و شروع به ادامه یادگیری نیرو و آموزه‌های کوای گان می‌کند. سال‌ها بعد، لوک اسکای واکر، تمرینات پیشرفته نیرو را زیر نظر یودا در این سیاره انجام می‌دهد. یکی از مکان‌های اسرار آمیز این سیاره، غار اهریمن است. با تاثیر از انرژی سمت تاریک نیرو، این غار رویایی از آینده تاریک ممکن را نمایش می‌دهد. علاوه بر یودا و لوک، اسنوک برای آموزش کایلو رن او را به این غار هدایت کرد.
استیجون پرایم، جهانی غیر قابل زندگی، با کوه‌های برفی بلند است. زمین ترسناک، این سیاره را به مکانی عالی برای ساخت ساختمان‌هایی با نهایت امنیت تبدیل کرده. تا میزبان بسیاری از زندانیان با ارزش باشد. زندان اسپایر، محل نگهداری ماول، پس از شکستش توسط دارث سیدیوس بود. همچنین کینن جرس به همراه تیمش، برای نجات استاد جدای، لومینارا اندولی به این سیاره سفر کردند.
جهان خشک اوتاپا، دارای سطحی با گودال‌های بزرگ پر شده است و اطراف آن 9 ماه در گردش‌اند. زمین این سیاره، اغلب بیابانی بوده ولی انتهای گودال‌ها، برکه‌های آب وجود دارد که زندگی در این سیاره را ممکن می‌سازد.
اوتاپا، محل زندگی پاون (Pau’an)، نژاد شبه انسان قد بلند و اوتای (Utai)، نژاد قد کوتاه با چشمانی بزرگ است. که به طور مشترک به اوتاپایی‌ها معروف هستند. همچنین یک گونه اولیه به نام آمانی (Amani) نیز در اوتاپا زندگی می‌کند. اوتاپایی‌ها، شهرهای خود را در داخل گودال‌ها می‌سازند. در حالی که آمانی‌ها اغلب در روستاهایی بیرون گودال و داخل دشت‌های امن یافت می‌شوند.
شهرهایی که به داخل غارها و شکاف‌های عمیق گسترش یافته‌اند و زیر سطح سیاره قرار دارند. توسط فعالیت‌های معدنی و حفاری نیازهای خود را رفع می‌کنند.
پلیس ماسا، میدان شهاب سنگی از بقایای سیاره‌ای نابود شده با همین نام است. شورای محققان باستان شناس کالیدا، در این مکان ساکن شدند و پروژه‌های حفاری باستان شناسی خود را آغاز کردند تا راز دگرگونی این مکان را کشف کنند. کالیدایی‌ها به مرور به عنوان پلیس ماسایی‌ها شناخته شدند. به دلیل دور بودن از خطوط اصلی هایپراسپیس، پلیس ماسا، پایگاه اورژانسی جدای‌ها پس از فرمان 66 بود. همچنین پدمه آمیدالا، فرزندانش را در این مکان به دنیا آورد.
پلیس ماسا در دوران امپراتوری نیز به پشتیبانی از شورشیان ادامه داد و به پایگاه مخفی آن‌ها تبدیل شد و در نهایت توسط حمله امپراتوری از بین رفت‌.
کانتونیکا، جهانی متروکه است و تنها مقصد رفت و آمد در این سیاره، کانتو بایت است. جایی که توریست‌های ثروتمند و تاجران سودجو برای تفریح جمع می‌شوند. این شهر یک تفریحگاه برای ثروتمندان کهکشان است. هتل‌های لوکس، رستوران‌ها، کازینوها، مراکز خرید، زمین مسابقه، رویدادهای ورزشی و انواع بیشماری از فعالیت‌های سرگرم کننده در کانتو بایت وجود دارند. این شهر پایتخت سیاره است ولی سایر شهرها بسیار کوچک با جمعیتی ناچیز هستند. کانتو بایت در ساحل اقیانوس کانتونیکا قرار دارد که بزرگترین اقیانوس مصنوعی کهکشان است.
محیط خارجی سیاره، زمینی متروکه و خطرناک با طوفان‌های شن و بادهای سوزان است. پوشش گیاهی کمی در این سیاره وجود دارد و بیشتر آن را کاکتوس‌ها و بوته‌های خار تشکیل می‌دهند. کانتونیکا در یک منطقه شرکتی قرار دارد. منطقه‌ای که به منظومه‌های جدایی طلب اجازه می‌دهد که با تبعیت از خود حکمرانی کنند. این خودمختاری باعث تردید امپراتوری و محفل یکم بود ولی تا کنون، این سیاره مکانی امن برای توریست‌ها، قاچاقچیان و قماربازان بوده است.
کریت، سیاره‌ای دور دست با منابع معدنی غنی است. سطح پهناور سیاره با نمک سفید پوشیده شده در حالی که سطح زیرین مملو از ذخایر قرمز رنگ رودوکروزیت است. زیر زمین، در غارهای بزرگی، رودوکروزیت به شکل کریستال‌های بلند وجود دارد.
سطح نمکی کریت، باعث تنوع زندگی در سیاره نمی‌شود. اما برخی جانوران کوچک، حشرات و خفاش‌های خاکستری که در غارها زندگی می‌کنند؛ یافت می‌شوند. همه آن‌ها با محیط تطبیق یافته‌اند و از آن برای پوشش و محافظت استفاده می‌کنند. آبراه‌هایی که بر اثر باران‌های موقتی ایجاد می‌شوند به دریاچه‌های آب شور می‌ریزند. که بعضی از آن‌ها به گودال‌هایی متصل است که ماهی‌ها و موجودات خطرناکی زندگی می‌کنند.
قبل از وقوع جنگ داخلی کهکشانی، بیل اورگانا باور داشت که کریت، مکانی مناسب برای یک پایگاه شورشی جدید است. و تصمیم گرفت در یک معدن متروکه، پایگاه کوچکی بسازد. تا اینکه لیا به آنجا سفر می‌کند و متوجه می‌شود که خانواده او در حال ایجاد اتحاد شورشی علیه امپراتوری هستند. مدت کوتاهی پس از دیدار لیا، آنجا متروکه رها می‌شود. در طول جنگ داخلی، لیا به همراه لوک و هان به کریت باز می‌گردد تا پایگاه جدیدی بسازند اما توسط اسکادرانی از امپراتوری مورد حمله قرار می‌گیرند. پس از آن متوجه می‌شوند که کریت برای ساخت پایگاه مناسب نیست و برای دهه‌ها متروکه می‌ماند.
لیا هیچگاه کریت را فراموش نکرد و همواره برای استفاده در آینده در نظر داشت زیرا کریت در بسیاری از نقشه‌های ستاره‌ای وجود نداشت. پس از نابودی پایگاه دکار، لیا مقاومت را با هدف فرار از محفل یکم در کریت مستقر کرد.
با حمله محفل یکم به کریت، نبردی شکل گرفت که شکست سنگینی به مقاومت وارد کرد اما با کمک لوک اسکای واکر، باقی مانده مقاومت موفق به فرار شدند.
ایجن کلاس، ماه جنگلی بوده که به دور غول گازی اجارا می‌گردد. این قمر، دو ماه اختصاصی برای خود نیز دارد. جنگل‌های آن مکان انواع مختلفی از زندگی است که ماموران مقاومت از آن به عنوان دارو استفاده می‌کردند. از مشکلات این سیاره نیز وجود قارچ‌ها و حشرات سمی است. ولی شکارچی بزرگی در آن وجود ندارد. غول گازی اجارا، نور خورشید را به سمت این ماه منعکس می‌کرد و باعث روشنایی آن در شب می‌شود. قبل از ورود مقاومت به سیاره، نژادی به نام کلاس در غارها زندگی می‌کردند. پیش از آغاز جنگ داخلی کهکشانی، ماموران اکتشاف، ایجن کلاس را کشف می‌کنند. با این حال، آن‌ها این سیاره را از سنای امپراتوری مخفی نگه می‌دارند. زیرا ایجن کلاس در لیست مکان‌های احتمالی پایگاه شورشی مانند یاوین 4 و دانتوئین قرار داشت. با این حال، شروع حمله علیه امپراتوری از به کار رفتن این سیاره در طول درگیری جلوگیری کرد.
پس از نبرد اندور، استاد جدای، لوک اسکای واکر، ایجن کلاس را به دگوبا ترجیح داد زیرا هردو این سیاره‌ها مملو از حیات هستند ولی ایجن کلاس مانند دگوبا بدبو نیست. لوک اسکای واکر، لیا را در این سیاره تعلیم داد. طی مبارزه در برابر محفل یکم، مقاومت در این سیاره مستقر شد.
کف بیر که با نام ماه اقیانوسی اندور نیز شناخته می‌شود؛ یکی از ماه‌های غول گازی اندور است. بیشتر سطح این ماه با اقیانوس‌ها پوشیده شده و جزایر علفزاری در آن وجود دارند.
در ابتدا قرار بود دث استار دو در مدار کف بیر ساخته شود اما به دلیل کمبود منابع به ماه جنگلی اندور منتقل شد و هیچ پایگاهی در کف بیر ساخته نشد.
در سال چهار پس از نبرد یاوین، حمله اتحاد شورشی به دث استار دو، منجر به نابودی آن شد و بخشی از آن شامل نیمی از صفحه شلیک سوپرلیزر و اتاق امپراتور وارد مدار کف بیر شد و در اقیانوس سقوط کرد. انفجار راکتور باعث جدا شدن غیر طبیعی قطعات بزرگ و پرتاب آن‌ها به فواصل خیلی دور کرد که هیچ دانشی نتوانست دلیل آن را توضیح دهد.
در 35 پس از نبرد یاوین، ری و دوستانش برای یافتن راهیاب سیث پالپاتین، به کف بیر سفر می‌کنند و با جانا و تیمش، استورم تروپرهایی که از محفل یکم گریخته‌اند آشنا می‌شوند.
زفو، سیاره‌ای با منابع آب فراوان، زمین‌های سرسبز و کوهستان است. این سیاره دارای تعدادی مقبره و دخمه بوده که توسط نگهبانانی محافظت می‌شود. موجودات مختلفی در این سیاره زندگی می‌کنند. مدت‌ها قبل، زفو، محل زندگی گونه حساس به نیرو به نام زفو بود. آن‌ها مجسمه‌ها و بناهای زیادی ساختند. در زمان جمهوری کهکشانی، زفو محل جمع شدن باستان شناسان و کاووشگرانی بود که مایل به کشف آثار باستانی این سیاره بودند. با ظهور امپراتوری، جامعه صلح آمیز آن با شروع حفاری‌ها، غارت مقبره‌ها و اماکن تاریخی از بین رفت. کل کستیس و امپراتور، اطلاعات با ارزشی از این سیاره کسب کردند.
بوگانو، سیاره‌ای سرسبز است که در دوره امپراتوری تا حد زیادی ناشناخته بود و در هیچ نقشه‌ای یافت نمی‌شد. سطح آن با تپه‌ها و تالاب‌ها پوشیده شده. بوگانو اغلب خالی از سکنه بوده و طبیعت آن دست نخورده باقی مانده بود. این سیاره محل سازه گنبدی بزرگی بود که توسط تمدن باستانی زفو ساخته شده. بوگانو، به علت وجود بینگو، موجود بزرگی که در فرهنگ و هنر زفو با ارزش بود؛ اهمیت زیادی داشت. حداقل یک کلونی از زفو در مکانی شبیه معبد در بوگانو ساکن شدند.
گنبد، شامل هولوکرانی از لیست کودکان حساس به نیرو بود که توسط استاد جدای انو کوردوا گذاشته شده بود. 14 سال قبل از نبرد یاوین، کل کستیس به بوگانو سفر کرد تا اسرار گنبد را به امید ساخت محفل جدای جدید کشف کند. ولی هولوکران توسط خواهر دوم دزدیده شد و امپراتوری از وجود بوگانو آگاه شد.
فلوشیا، سیاره ای با جنگل‌های انبوه، رنگارنگ و مرطوب است. گونه‌های منحصر بفرد قارچ در آن وجود دارند. که توسط کشاورزان فلوشیایی در روستاهای کم جمعیت کوچک کشت می‌شوند. این سیاره در امتداد مسیر تجاری قرار دارد. و منابع مهمی همچون گیاهان درمانی در آن یافت می‌شود. در نتیجه موقعیت استراتژیک این سیاره، آن را به یکی از میدان‌های نبرد جنگ‌های کلون تبدیل کرد. استاد جدای، آیلا سکورا در این سیاره طی انجام فرمان 66 به قتل رسید.
مناطق ناشناخته (Unknown Regions)
دنیای تمام یخی ایلوم، جهانی غیر قابل سکونت و منبع غنی از کایبر کریستال است. یک معبد جدای باستانی، محل خروج از غار تاریکی که کایبرها در آن قرار دارند را نشان می‌دهد. جدای‌های جوان، به این سیاره آورده می‌شوند تا در یک آیین، کایبر کریستالی که بطور اختصاصی برای آن‌ها مناسب است را پیدا کنند.
پس از تشکیل امپراتوری، معبد جدای نابود می‌شود و امپراتوری منابع کایبر را استخراج و برای اهداف نابودگر خود استفاده می‌کند. ایلوم بعدها به پایگاه استارکیلر، نماد اصلی قدرت نظامی نیروهای رو به رشد رهبر اعظم اسنوک تبدیل گشت. پس از امپراتوری، محفل یکم از منابع باقی مانده کایبر کریستال برای تبدیل سیاره ایلوم به ابرسلاحی با قدرتی غیر قابل تصور استفاده کرد. وقتی این پایگاه بطور کامل شارژ می‌شود؛ باریکه‌ای از انرژی از بدنه شلیک آن منتشر می‌‌شود که از طریق هایپراسپیس، سریعتر از نور حرکت می‌کند. این نور قرمز می‌تواند یک منظومه را در آن سوی کهکشان بطور کامل نابود کند. برخلاف دث استار، استارکیلر نیازی به نزدیک شدن به هدفش برای شلیک ندارد و این یک برتری تاکتیکی بی‌نظیر برای محفل یکم محسوب می‌شود. ژنرال هاکس از این پایگاه برای نابودی منظومه هازنین، پایتخت جمهوری جدید استفاده کرد. این پایگاه توسط واکرها، تای فایترها، اسنو تروپرها، گروه‌های استورم تروپر و درویدهای گشت زنی محافظت می‌شد. استارکیلر در نهایت طی حمله مقاومت از بین رفت.
آک تو، سیاره‌ای رمز آلود و مکان اولین معبد جدای است. این مکان، نام‌های زیادی در افسانه‌های باستانی داشته. ولی در هیچکدام از نقشه‌های ستاره‌ای جز نقشه لور سن تکا، وجود ندارد. و تقریبا در افسانه‌ها گم شده بود. پس از نابودی معبد جدای لوک اسکای واکر، او شروع به پیدا کردن اولین معبد جدای و ریشه آن‌ها کرد و سرانجام به معبد جزیره دوردست آک تو رسید. جزیره‌ای که اولین معبد و یک درخت حاوی کتاب‌های باستانی جدای در آن قرار دارد. این معبد یک غار با دری به سمت دریاست. در مرکز غار، تصویر موزاییکی از اولین جدای ساخته شده که بین تاریکی و روشنایی در تعادل است. به عنوان محل تولد جدای، آک تو پیوند عمیق و قدرتمندی با نیرو دارد. در سمت دیگر جزیره؛ غاری وجود دارد که منبع خطرناکی از انرژی تاریکی است. ری با وارد شدن به غار توانست رویاهایی از گذشته، آینده و چیزی که قرار است به آن تبدیل شود مشاهده کند.
اطراف آک تو توسط دریا و جزیره‌های کوچک احاطه شده. انواع پرنده‌ها، ماهی‌ها، پورگ‌های کوچک و… در این سیاره زندگی می‌کنند. موجودات سفید پوش این جزیره از میراث باستانی آن محافظت می‌کنند. یک روستای باستانی جدای، در ضلع جنوبی جزیره قرار دارد. جایی که لوک در کلبه‌ای سنگی زندگی می‌کرد.
جهان تاریک اگزگول، سیاره‌ای بیابانی با آب و هوای خشک است. ذرات گرد و غبار، باعث ایجاد تخلیه الکتریکی می‌شود که بصورت رعد و برق در اتمسفر آن ایجاد می‌شود. در سطح سیاره، شکاف‌های بزرگی وجود دارد که تا عمق پوسته پیش رفته بودند. این فضاها توسط پیروان سیث حفر شدند که باور داشتند یک کانون انرژی در زیرزمین قرار دارد. اطراف اگزگول مملو از گاز قرمز و گرد و غبار ستاره‌ای است که مانعی در برابر حرکت سفینه‌ها ایجاد می‌کند.
بر اساس نوشته‌های یک جدای، زمانی اگزگول، جهانی حاصلخیز بود تا زمانی که سیث وارد سیاره شد و همانند آنچه که بر سر کوریبان و زایاست انجام داده بود. این سیاره را ویران کرد.
ارگ سیث، که توسط سیث‌ها ساخته شده یکی از قدیمی ترین بناهای سیث است که قدمت آن به هزار سال قبل از سقوط جمهوری بازمی‌گردد. این ارگ برای انجام دیدارهای تشریفاتی ساخته شد و پیروان سیث، حفاری‌هایی در سطح سیاره انجام دادند.
بر اساس افسانه‌ها، دو لرد سیث، دارث ناکتیس و دارث سنگیوس، با هدف رسیدن به جاودانگی، به اگزگول سفر می‌کنند.
در دوره امپراتوری، آخرین لردهای سیث، دارث سیدیوس و دارث ویدر تنها دو راهیاب داشتند که مکان این سیاره را نشان می‌داد. پس از مرگ سیدیوس در نبرد اندور، پیروان سیث اترنال، اگزگول را به عنوان پایگاه خود انتخاب کردند‌. زیرا این سیاره به طور کامل از تمام تاریخدانان بزرگ کهکشان که مکان‌هایی مانند کوریبان و ملکور را می‌شناختند نیز پنهان مانده بود.
پیروان سیث، سرانجام اقدام به ساخت محفل نهایی کردند. ناوگانی عظیم از سفینه‌های جنگی که شامل صدها استاردسترویر زایستن بود که با هدف تسخیر مجدد کهکشان توسط سیث ساخته شده بود. با شروع تهدید سیث، مقاومت نبردی بر علیه آن‌ها آغاز کرد که با کمک مردم کهکشان، توانستند محفل نهایی را شکست داده و دارث سیدیوس را بکشند.
_____________________

کانال تلگرام: star_wars_coffee@

 

  • ۲۳۸
..Nika ..

اوففففف چه طولانی😐😐

یح وقتی علاقم به یه چیز زیاد باشه کل زندگیمو وقت میزارم براش
Mr Ghost32

واو :)

حیفه این همه نوشتی نخونم :)

اسپویل داره؟

اگه نداره بخونم :)

یعس
قریان تو اجبار نی اینا رو دو هقتس روش کار کردم یه لحظه نبوده😂❤️
نه بابا همش درباره سیاره هاس فقط
فدایت
𝐕𝐢𝐨𝐥𝐞𝐭 シ︎

دهنت سرویس!! 

شصتت درد نگرف؟؟؟ 

دهنم سرویس
نه چون دو هفتس روش دارم کار میکنم😂😂
𝐕𝐢𝐨𝐥𝐞𝐭 シ︎

حیف! حیف! حیف که گشادیم میاد وگرنه میخوندم!! :/😂✌🏻

اشکال نداره😂😂
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan